Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-04@19:50:26 GMT

نقد سریال مردم معمولی؛ الان دقیقا به چه چیزی بخندیم؟

تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۹۸۴۵۶

نقد سریال مردم معمولی؛ الان دقیقا به چه چیزی بخندیم؟

الان دقیقا به چه چیزی در سریال مردم معمولی باید بخندیم؟ خاله حوری، خاله شوری و خاله سوری؟ یا به اسم جوانی به نام «اَخی»؟ جان من نگاهی به این دیالوگ‌ها بیندازید:«آخر نگفتی اسم واقعی‌ت چیه؟ – اَخی دیگه! – هرهرهر (صدای خنده کاراکتر) – نه، جدی؛ جدی اسمم اَخیه. – یعنی چی؟

یعنی مامانت گفت اسم بچه‌مون رو چی بذاریم، بابات گفت اَخی، مامانت گفت چه جالب، اَخی.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بعد رفتن اداره ثبت احوال، کارمند ثبت احوال گفت اسم بچه‌تون چیه، گفتن اَخی، کارمند گفت چه جالب، بعد نوشت اَخی، تو شدی اَخی! وای، ماشالله به روحیه‌شون – اتفاقا همین روحیه اَخی مَخی‌شون رو انقدر ادامه دادن تا آخ‌شون دراومد.

یکی سمت پِخ رو گرفت، یکی سمت پُخ رو، همدیگر رو اَخ تُف از زندگی هم انداختن بیرون…» و ادامه این درازگویی‌ بی‌نمک که از حوصله خودم و شما و حتی خودشان هم خارج است. واقعا انتظار داری از خنده روی پای‌مان بزنیم؟ از روی صندلی بیفتیم؟ به هم بگوییم: «کُشتی ما رو تو رامبد»؟ خب این‌همه گفت‌وگوی نمک‌پاش، چرا؟ وسط‌شان لااقل استراحتی بده، نفس‌مان بیاید بالا. اصلاً می‌شود قسمت‌های خنده‌دار سریال را خودت تیک بزنی، حداقل به آنجایش که رسیدیم، بخندیم؟

چون طوری که سریال شروع شد، از همان دم در، بوی نا می‌آمد. فرض کنید با یک جراح زیبایی مواجه هستید (رامبد جوان) که قرار است شاهزاده‌ای عرب را به تور بیندازد و با عمل جراحی او، پول خوبی به جیب بزند. این ایده در همان ابتدا قابلیت‌های فراوانی دارد که کارگردان خوب آن را تخریب کرده. چون سریال با رقص رامبد جوان و آتیلا پسیانی و آهنگ «حبیبی یا نورالعین» شروع می‌شود. اما با وجود این‌همه شبکه‌های اجتماعی و محتوای فکاهی، فکر نمی‌کنید دست و پا زدن‌های این‌گونه هیچ نوع شگفتی برای مخاطب نداشته باشد؟

مزه‌ای هم به کار اضافه نمی‌کند. فقط مجبوریم تکانه‌های دست و پا و صورت بازیگری را ببینیم که می‌خواهد خودش را برای خنداندن مخاطب هلاک کند. شبیه نوعی خودکشی در طبقه هزارم آپارتمانی که مرگ متوفی تا سال‌ها نامکشوف می‌ماند. هیچ‌کس از این خودکشی خبردار نمی‌شود.در واقع التماس بازیگران را می‌بینیم که برای خنداندن مخاطب راه به جایی نمی‌برند. دیالوگ‌های طولانی، موقعیت‌های تکراری، سروصدای اضافی، شلوغ‌کاری… مخاطب کسی نیست که شما یقه‌اش را بچسبید و با زور و پس‌گردنی بخواهید از او خنده بگیرید.

تقلای مذبوحانه رامبد جوان در این سریال، چنین صحنه‌ای را برایم تداعی می‌کند. قصه البته قرار است خرده‌روایت‌هایی هم داشته باشد اما چرا هیچ‌کدام‌شان مؤثر نیستند؟ چرا موقعیت زنی (الناز حبیبی) که می‌خواهد مهریه‌اش را از شوهرش (امیر نوروزی) بگیرد، تبدیل به موقعیت کمیک نشده است؟ یا چرا دختری (کمند امیرسلیمانی) که به دنبال شوهر می‌گردد، دریچه‌ای به روی طنازی باز نمی‌کند؟ شبنم مقدمی هم طبیعتاً یک‌تنه از پس این تکرار مکررات برنمی‌آید و با انواع رفتار و تغییر لحن هم نمی‌تواند بار این‌همه بی‌مزگی را به دوش بکشد.

به این ترتیب شما بیننده سریالی می‌شوید که با مطالعه کاتالوگی راجع به طرز کار آب‌پاش هانتر برای زمین چمن‌های مصنوعی هیچ تفاوتی ندارد! اصلاً «مردم معمولی» واقعا چه دارد؟ نوعی از بیهودگی، نوعی از فقدان، نوعی از تباهی، روی جریانی تهی در حال جاری شدن است که پوچ و نامرئی می‌آید و هیچ چیزی را جابه‌جا نمی‌کند. برای همین سریال را شبیه جان کندن محتضری دیدم که هر آن دم مرگ است اما چنان سفت و نمیر به زندگی چسبیده که روانت را به هم می‌ساید.

آخر سر خودت می‌خواهی تبر را برداری خلاصش کنی. هر لحظه از سریال دوست داری خاموشش کنی. همانطور که قسمت سوم را به زور و تلاشی وافر می‌دیدم، بچه‌ام گوشه اتاق نشسته بود و کارت‌های ماشینش را می‌چید. گفت: «بابا، اون آقا چقدر حرف می‌زنه؛ کیه؟ خاموشش کن!» با خودم گفتم: «بله، اون آقا سلطان طنز ایرانه؛ خودش می‌گه کمدی دلارته! طنز بداهه… متأسفانه ایشون رامبد جوانه!»

منبع: روزنامه هفت صبح 

منبع: فرارو

کلیدواژه: رامبد جوان سریال مردم معمولی طنز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۹۸۴۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

استقلال و پرسپولیس تفاوتی ندارند؛ جام گرفتن دیگر لیاقت نمی‌خواهد!

آفتاب‌‌نیوز :

پس از پایان یکی از هفته‌های حساس رقابت‌های لیگ برتر، اوسمار گفت پرسپولیس همیشه قهرمان است و جواد نکونام هم تاکید کرد شاگردانش بهترین هستند، اما واقعیت ماجرا در دو بازی تراکتور – استقلال و پرسپولیس – سپاهان چه بود؟ هر دو مسابقه با عرض معذرت، حتی برای یک دقیقه هم ارزش دیدن نداشتند! در واقع در هر دو بازی، هیچ اثری از فوتبال به چشم نخورد.

آنچه به عنوان مسابقه فوتبال به خورد ما داده شد، ملغمه‌ای از ضربات کاراته، خشونت رایج در فوتبال آمریکایی و تلفیقی از عصبانیت‌ها و خشم درونی تعدادی بازیکنان بود که گوی و میدان را به «بکش بکش و بزن زیرش» تبدیل کرده بودند. می‌توانیم در یک کلام بگوییم این مدل بازی‌ها و سبکی عجیبی که در لیگ ما ارائه داده می‌شود، نوعی آبروریزی در عالم فوتبال است.

نه استقلال و نه پرسپولیس که مدعیان امروزی قهرمانی لیگ هستند، از نظر فنی و فوتبالی چیزی برای عرضه نداشتند و بی تردید مشکل هم از این دو تیم نیست؛ چرا که تراکتور و سپاهان که می‌توانستند در این فصل شانس قهرمانی داشته باشند نیز از نظر فنی ضعیف بودند. متاسفانه از دل این لیگ چیزی بیرون نمی‌آید؛ دیگر این بهترین بازی هایش بود که دیشب تماشا کردیم، اما دیدن همه ۹۰ دقیقه اش، واقعا به تحمل و صبر نیاز داشت.

این حجم از پرخاشگری که در وجود بازیکنان ما در لیگ برتر زبانه می‌کشد، باعث می‌شود تا هر چیزی در زمین ببینیم به جز فوتبال! به عبارت بهتر، تعدادی فرد مدعی در این لیگ داریم که تصور می‌کنند فوتبال در وجود آن‌ها خلاصه شده است، اما تیم هایشان تنها کاری که در مسابقه انجام نمی‌دهند بازی فوتبال است.

این جام به هر تیمی برسد با این کیفیت فنی تیم ها، چیز دندان گیری عاید فوتبال ایران نمی‌شود. کیفیت لیگ ما ضعیف است و بازی‌های چشم نواز در آن دیده نمی‌شود. اما از نظر اجرای فنون رزمی و اعتراض به داور مسابقه و بی اعصاب بودن، اعتراف می‌کنیم یکی از بهترین لیگ‌های حال حاضر آسیا را داریم و از این بابت می‌توانیم به خودمان ببالیم!

جام گرفتن در فوتبال ایران، ظاهرا دیگر لیاقت نمی‌خواهد؛ بلکه به مقداری شانس و جنگ اعصاب بیشتر نیاز دارد...

منبع: خبر ورزشی

دیگر خبرها

  • دقیقا این ۳ مدل موشک به اسرائیل شلیک شد
  • بویری: بی‌حاشیه بودن و قلب پاک مُهمدی او را رو به جلو می‌برد
  • عنکبوتی به نام رامبد جوان ! | همه نامگذاری های عجیب جانوران
  • محبت یک کشش روانی است یا امر اختیاری؟
  • نقاب پشت نقاب
  • استقلال و پرسپولیس تفاوتی ندارند؛ جام گرفتن دیگر لیاقت نمی‌خواهد!
  • عکس| تغییر چهره بازیگر «بزرگ‌مرد کوچک» در کنار رامبد جوان
  • کتاب‌هایی که می توانند سمی باشند | چیزی که درباره کتاب ها نمی دانید
  • امیری: پرسپولیس تا آخرین نفس برای قهرمانی می جنگد
  • امیری: اختلاف یک امتیاز چیزی نیست/ سپاهان بازی را کسل‌کننده کرد