Web Analytics Made Easy - Statcounter

از نقش‌های جدی با گریم‌های سنگین در سینمای اجتماعی تا یک نقش شیرین در یک سریال کمدی؛ این مسیری‌ست که شادی کرم‌رودی بازیگر سریال «مردم معمولی» در سال‌های اخیر طی کرده است. او که دانش‌آموخته موسیقی و ادبیات نمایشی است و پیش از این در «ماهی و گربه» شهرام مکری، «یک شهروند کاملا معمولی» مجید برزگر، «دارکوب» بهروز شعیبی، «ابلق» نرگس آبیار و «بی‌رویا» آرین وزیردفتری ایفای نقش کرده، این روزها با نقش آوا در سریال نمایش خانگی «مردم معمولی» برای مخاطب عام هم به چهره‌ای شناخته‌شده تبدیل شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گفتگویی با این بازیگر داشتیم که می‌خوانید.

از نقش‌های جدی در سینمای جدی و هنری به یک نقش کمدی در یک سریال متفاوت رسیدید. این تغییر تم چگونه بود؟

این تغییر خیلی ناگهانی برای من اتفاق افتاد. خودم هم اوایل متعجب بودم که چه اتفاقی می‌افتد. جلسه اول که رامبد جوان را دیدم، گفتم من تا به حال کمدی بازی نکردم و هر نقشی هم که بازی کردم بسیار تلخ و جدی بوده و هیچ نسبتی با کمدی نداشته، ولی او گفت من در چهره تو می‌بینم که می‌توانی در نقش کمدی هم خوب باشی. من هم به حرف و انتخاب رامبد جوان اطمینان کردم.

این چالش برای خودتان چطور بود و چطور با نقش آوا کنار آمدید؟

درست است که من تا به حال کمدی بازی نکرده بودم، اما خیلی زیاد کمدی تماشا کرده بودم، خیلی طرفدار کمدی هستم و در اوقات فراغتم کمدی می‌بینم. درباره اینکه چه می‌شود کرد، ایده‌هایی داشتم. هرچند چالش بزرگی بود، ولی سعی کردم قبل از اینکه آوا بخواهد طناز باشد، شیرین باشد، بعد کم کم سعی کردم طنز را در او پیدا کنم.

آدم‌هایی شبیه آوا چقدر نمونه خارجی دارند؟

خیلی زیاد. من فکر می‌کنم این بخش زندگی آوا که یک‌باره تصمیم می‌گیرد رشته‌اش را تغییر بدهد و با خانواده به مشکل می‌خورد و... خیلی جدی است و آدم‌های خیلی زیادی می‌توانند با آن هم‌ذات‌پنداری کنند از جمله خود من.

آیا خودتان تجربه مشابه داشتید؟

بله. دیپلم ریاضی گرفتم و سال آخر تصمیم گرفتم هنر بخوانم و همه این تجربه‌ها که رضایت خانواده را جلب و آنها را با خود همراه کنم را از سر گذراندم.

تماشاگرانی که از ابتدا کارهای شادی کرم‌رودی را دنبال می‌کردند که احتمالا تماشاگر سینمای جدی بوده‌اند، چه بازخوردی نسبت به حضورت در یک سریال کمدی داشته‌اند؟

این بازخورد را بیشتر از دوستان و آشنایانم گرفتم که اکثرا برایشان جالب بود که من در این نقش بازی کردم و بیشتر تشویقم کردند. این‌طور بگویم که نمی‌توانستند باور کنند من نقش کمدی بازی کنم و الان که بازی کردم نتیجه کار به نظرشان جالب بوده است.

در تمام کارهایی هم که بازی کردید گریم‌های سنگین داشتید، مثلا در «دارکوب» بهروز شعیبی؛ کدامیک برایتان جذاب‌تر است، اینکه یک نقشی بازی کنید که گریم سنگین داشته باشید یا اینکه نقشی بازی کنید که چهره خودتان باشد و بخواهید با رفتارتان نقش را ایفا کنید؟

هر کارگردان یا تهیه‌کننده‌ای که «دارکوب» را دیده وقتی با من تماس می‌گیرد و برای کار به دفترشان می‌روم، از دیدن چهره خودم متعجب می‌شوند. جذابیت و میزان گریم نقش برایم بستگی به نوع نقش دارد، مثلا نقشم در «دارکوب» یا «ابلق» به این نیاز دارد که طراحی گریم به من در پیدا کردن نقش کمک کند. چون نقش از خودم خیلی دور است. در مورد لباس هم همینطور است، ولی وقتی یک نقش از نظر ظاهری به چهره خودم نزدیک‌تر است و گریم کمتری دارد، باید طور دیگری به آن نزدیک شوم.

از تجربه کار با شهرام مکری بگویید.

کار کردن با هر کدام از کارگردان‌های سینمای جدی برای من تجربه متفاوتی بود؛ مثلا در «ماهی و گربه» شهرام مکری، چالش فیلم نقش نبود، فرم فیلم بود که یک سکانس پلان طولانی بود و من آنجا آخرین بازیگری بودم که جلوی دوربین می‌آمدم. این خیلی برایم سخت بود که ۱۲۰دقیقه تمام فیلم ضبط شده و من در ده دقیقه پایانی وارد شوم زیرا اگر خراب می‌کردم همه‌ چیز باید از اول اتفاق می‌افتاد. «دارکوب» و «ابلق» برای من چالش‌های دیگری داشتند، چون نقش‌ها از من دور بود. تینا در «دارکوب» یک دختر مصرف‌کننده است که در یک پناهگاه خانم‌ها زندگی می‌کند و کم‎‌سن و باردار است. پیدا کردن این نقش برایم خیلی سخت بود، به خصوص که در کنار سارا بهرامی بازی می‌کردم و در عین این‌که هر دو، نقش مصرف‌کننده را بازی می‌کردیم، برای آقای شعیبی مهم بود که متفاوت از هم بازی کنیم و این خیلی سخت بود. ما در آن پروژه فهمیدیم به تعداد آدم‎های مصرف‌کننده می‎شود نقش مصرف‎کننده را ایفا کرد، چون هر کس شبیه خودش است.

برای نزدیک شدن به نقش مصرف‌کننده در فیلم «دارکوب» نمونه‎ واقعی هم داشتید؟

بله. ما تقریبا شش ماه در پیش‌تولید فیلم به مکان‌هایی که این افراد هستند می‌رفتیم و می‌دیدیم‌شان و با آنها معاشرت می‌کردیم و در آن جلسات هر کدام از ما کسانی را که به نقش خودمان نزدیک‌تر بود، پیدا می‌کردیم.

در «ابلق» چطور به نقش فیروزه رسیدید و خانم آبیار چقدر برای رسیدن به این نقش کمک کردند؟

در فیلم خانم آبیار من نقش یک دختر جنوب شهری را بازی می‌کنم که دختر بازیگوشی است و بدجنسی‌ها و شیطنت‌های خاص خودش را دارد. این نقش از هر نظر برایم سخت بود. در آن کار گریم خیلی به من از این نظر کمک کرد و شیطنت و بدجنسی را با کشیدن چشم‌ها به من داده بود.

این خیلی برای من جالب بود که نرگس آبیار تمام نقش‌ها و کاراکترها و مدل حرف‎ زدن‌شان را حفظ است و به آنها تسلط دارد، در این حد که گاهی احساس می‌کنی کل فیلم را می‌تواند خودش بازی کند. علاوه بر این ویژگی دیگری که دارد این است که تا از پلانی که اجرا می‌شود و بازی بازیگران صددرصد راضی نباشد، قطع نمی‌کند. آن‌قدر آن سکانس را تکرار می‌کند تا به چیزی برسد که مدنظرش است.

تجربه کار با رامبد جوان چگونه است؟

اولین برخورد رودرروی من با آقای جوان در همین پروژه بود. واقعا می‌توانم این‌طور بگویم که دوست دارم باز هم با رامبد جوان کار کنم. چون بسیار شیرین، خوش‌برخورد، در عین حال جدی و مدیر است و چیزی که درباره او برای من جالب بود و به من کمک زیادی کرد این بود که خیلی درباره نقش با بازیگر صحبت می‌کند و تلاش زیادی می‌کند تا بازیگر به نقش برسد. درحقیقت رامبد جوان اجازه می‌دهد که همراه هم نقش را کشف کنیم.

شما هم در سینما کار کردید و هم حالا فضای سریال را تجربه کرده‌اید. به کدامیک از این دو مقوله علاقه بیشتری دارید؟

بین سینما و سریال تفاوت زیادی برایم وجود ندارد، فقط از نظر شرایط کاری متفاوت هستند. از نظر میزان علاقه باید بگویم فرقی نمی‌کند و در هر دو مورد خود پروژه و کیفیت آن مهم است. البته شبکه نمایش خانگی برایم جذاب‌تر از بازی کردن در تلویزیون است زیرا بازیگری در تلویزیون قدری سخت است، چون با چالش‌هایی روبرو می‌شویم که در شبکه نمایش خانگی و سینما وجود ندارند و محدودیت‌هایی وجود دارد که دست و پای بازیگر را می‌بندد و کار را سخت می‌کند.

«مردم معمولی» در ابتدای راه با چالش‌هایی روبرو شد. دلیلش چه بود و فکر می‌کنید آیا الان توانسته توجه مخاطب را جلب کند؟

سیت‌کام در فضای سریال‌های ایرانی خیلی سابقه ندارد و من فکر می‌کنم چند قسمت اول ما صرف این شد که به این برسیم که سیت‌کام چطور با مخاطب ایرانی بتواند ارتباط برقرار کند. البته مخاطب ایرانی با سیت‌کام آشنا است و قطعا سیت‌کام‌های آمریکایی دیده ولی در حقیقت چند قسمت هزینه ایرانی کردن سیت‌کام شد و من فکر می‌کنم از جایی که رامبد جوان و تیم نویسندگان توانستند به سلیقه مخاطب دست پیدا کنند، کار روی غلتک افتاد و از آن به بعد همان‌طور که مخاطبان بازخورد می‌دهند ارتباط بیشتری با سریال برقرار کردند.

«مردم معمولی» از نظر شما چه ویژگی‌ای دارد؟

کمدی به‌ویژه کمدی ایرانی به دلیل اینکه با فرهنگ ایرانی درارتباط است، یکی از مهمترین ویژگی‌های این پروژه است و فکر می‌کنم «مردم معمولی» سعی می‌کند شرافتمندانه کمدی تولید کند. با استفاده از متریال فرهنگی که در حال تولید محتوای کمیک است و این به نظرم ویژگی خیلی مهم و جذابی برای این کار است. قبل از اینکه وارد این کار شوم، بیشتر کمدی‌هایی که می‌دیدم کمدی‌های آمریکایی و انگلیسی بود، ولی از وقتی خودم اینجا مشغول کار شدم، شروع به دیدن کمدی‌های ایرانی کردم و حس می‌کنم کمدی ایرانی طور دیگری می‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار می‌کند که این نکته خیلی مهم و ویژه‌ای است.

 

منبع: پارس نیوز

کلیدواژه: شادی کرم رودی مردم معمولی رامبد جوان مصرف کننده فکر می کنم برای من نقش ها یک نقش

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۵۴۳۱۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دست پر تلویزیون برای بهار و تابستان پیش رو / سریال‌های جدید آنتن را پررونق می‌کنند؟

به گزارش قدس آنلاین، پخش سریال‌های جدید تلویزیون با «آقای قاضی، شعبه ۱۲۱» از امشب کلید می‌خورد. این مجموعه که توسط کارگردان جوانی به نام «سجاد مهرگان» ساخته شده، با نقش‌آفرینی تماشایی «بهزاد خلج» در نقش آقای قاضی، بازخوردهای خوبی در فصل اول داشت و پس از تأخیری طولانی برای ساخت فصل دوم، از امشب به آنتن شبکه دو می‌رسد و پخش آن به صورت هفتگی و پنجشنبه‌ها و جمعه‌ها خواهد بود.
در این فصل، آقای قاضی به پرونده‌هایی پیچیده‌تر با موضوعاتی مختلف خواهد پرداخت و وارد شعبه جدید ۱۲۱ می‌شود که با داستان‌هایی متفاوت به جنبه‌های دیگری از آموزه‌های حقوقی می‌پردازد.
با پایان فصل پنجم سریال تماشایی «نون خ»، یک درام معمایی امنیتی جایگزین این مجموعه کمدی در شبکه یک می‌شود. سریال «رخنه» تولید جدید مرکز سیمافیلم با محوریت هوافضا و با هدف نمایش توان علمی و دفاعی کشور، از شنبه شب هفته آینده راهی آنتن می‌شود. قصه این سریال ۳۰قسمتی درباره گروهی از دانشمندان کشورمان است که روی موشک‌های ماهواره‌بر و فضایی تحقیق می‌کنند و در این مسیر با تهدیدات و خطراتی از سوی بیگانگان مواجه می‌شوند. کارگردانی این مجموعه را علی غفاری و حمیدرضا لوافی بر عهده دارند. علی غفاری پیش از این «بچه مهندس» را ساخته بود و علاقه‌مندان به این سریال احتمالاً فضایی مشابه همان مجموعه را در «رخنه» تجربه خواهند کرد.

 یک کمدی در انتظار مخاطبان شبکه ۳
در میان سه شبکه اصلی که بار تولید سریال‌های تلویزیون را به دوش می‌کشند، شبکه سه همچنان مشغول پخش «هفت سراژدها» است که با استقبال خوبی از سوی مخاطبان همراه نشد. این درام امنیتی پلیسی که ابوالقاسم طالبی، کارگردان فیلم «قلاده‌های طلا» سال‌ها درگیر ساخت آن بود، به عنوان سریال نوروزی امسال به آنتن رسید اما نتیجه آن چندان مطلوب ذائقه مخاطبان نبود و آمار مخاطبانش ۲۲درصد اعلام شد. پس از این سریال که به نظر می‌رسد پخش آن تا اواخر اردیبهشت ادامه یابد، یک مجموعه کمدی، اوقات فراغت شب‌های ماه پایانی بهار را برای مخاطبان شبکه سه پر می‌کند. 
سریالی که قرار بود در فهرست نوروزی این شبکه قرار گیرد، پس از سریال روی آنتن این شب‌ها، پخش می‌شود. «بدل» به کارگردانی علی مشهدی که در مراحل پایانی تدوین و صداگذاری است، جایگزین «هفت سر اژدها» خواهد بود. مسعودی که پیش از این سریال «نوروز رنگی» را برای شبکه پنج در نوروز سه سال پیش ساخته بود، قصه طنز دیگری را با بازیگران کمدی شناخته شده، در کنار چند بازیگر جدید دیگر روانه آنتن خواهد کرد. 

روی دور قصه‌های پلیسی
با قطعی شدن سریال‌های جایگزین مجموعه‌های نوروزی سه شبکه اصلی تلویزیون، چند سریال دیگر هم در حال تولید قرار دارند و یا مراحل نهایی را برای پخش طی می‌کنند. جواد افشار که با ساخت «گاندو» ید طولایی در تولید آثار معمایی و پلیسی پیدا کرده، «ناریا» را در دست ساخت دارد که عاشقانه‌ای با تم پلیسی است. قصه این سریال در ایران و خارج از کشور می‌گذرد و درباره یک دختر نخبه و دانشمند ایرانی است که در اوج شکوفایی علمی‌اش به‌دنبال اختراعی جدید می‌رود. در این میان، گروهی از تبهکاران و گانگسترهای داخلی و خارجی وارد ماجرا می‌شوند، اما قصه از آنجا جذاب می‌شود که در این مسیر، یکی از تبهکاران عاشق این دختر می‌شود.
احمد معظمی هم پس از «خانه امن» سراغ قصه پلیسی دیگری به نام «هشت پا» رفته است که این روزها در سکوت خبری، فیلم‌برداری می‌شود و احتمالاً در جدول پخش سریال‌های تابستانی تلویزیون قرار خواهد گرفت.

 بزم تابستانی جعبه جادو
از آنجا که موضوعات روز، جزو اولویت‌های مدیران تلویزیون برای سریال‌سازی قرار دارد، سریال «رویان» به کارگردانی داوود بیدل هم در دست ساخت است که با محوریت پژوهشگاه رویان به دستاوردهای علمی در این پژوهشگاه می‌پردازد. 
سروش محمدزاده هم تصویربرداری «غریبه» را با بازی پژمان بازغی و حمید گودرزی در ترکیه پیش می‌برد. داستان این سریال درباره یک جوان نخبه داروسازی است که در آستانه ازدواج، براساس شواهدی احساس می‌کند همسر مرحومش که سه سال پیش در دریا غرق شده، زنده است. مصطفی در جست‌وجوی این راز با داستان‌های عجیبی مواجه می‌شود.
با پایان فیلم‌برداری سریال «مهیار عیار» که مجموعه‌ای تاریخی درباره دوران صفویه است و کارگردانی آن را سیدجمال سیدحاتمی برعهده دارد، به نظر می‌رسد این مجموعه تاریخی ۳۰قسمتی جزو آثار در اولویت پخش شبکه دو باشد. این سریال هم قرار بود در فهرست نوروزی این شبکه جا بگیرد
 اما این اتفاق نیفتاد. 
در میان سریال‌های جدید تلویزیون که سهم کمدی‌ها نسبتاً کم است، فصل دوم مجموعه طنز ۹۰ شبی «چرخ‌ گردون» به کارگردانی جواد مزدآبادی با نقش‌آفرینی حمید لولایی در دست تولید قرار داد.
سریال‌های دیگری همچون «مادر سوجان» که قصه چند نسل را در خطه گیلان در ۶۰ قسمت روایت می‌کند، سریال «طوبی» که سعید سلطانی، کارگردان «ستایش» آن را در شهرک غزالی جلو دوربین برده و مضمون آن با پیاده‌روی اربعین پیوند می‌خورد، «فراری» که در دو فصل ساخته شده و کارگردان جوان آن «امیر داسارگر» از فیلمسازان جشنواره عمار، نگاهی آزاد به زندگی یکی از شهدای مدافع حرم دارد یا «جان برادر» با موضوع شکل‌گیری گردان زرهی ۷۷ خراسان که قصه آن را پرویز شیخ‌طادی با بازی آرش مجیدی جلو دوربین برده است، از سریال‌های تابستان امسال تلویزیون خواهند بود.

زهره کهندل

دیگر خبرها

  • عمو پورنگ با «لالایی» بازیگر می‌شود / جزئیات پخش سریال عمو پورنگ در شبکه نمایش خانگی
  • مست عشق : روایتی متفاوت از عشق با حضور ستارگان دو کشور (+عکس)
  • آماده باش اوسمار به ستاره جوان پرسپولیس
  • امیر جدیدی از «قهرمان» تا «منصور»
  • عنکبوتی به نام رامبد جوان ! | همه نامگذاری های عجیب جانوران
  • روایت دو بازیگر زن از تحقیرشان توسط مردم
  • عکس| تغییر چهره بازیگر «بزرگ‌مرد کوچک» در کنار رامبد جوان
  • حرف‌های جنجالی بازیگر مشهور که صداوسیما اصلا قبول ندارد
  • دست پر تلویزیون برای بهار و تابستان پیش رو / سریال‌های جدید آنتن را پررونق می‌کنند؟
  • سریال‌های جدید آنتن را پررونق می‌کنند؟